علم الله

بایگانی

گریه بر حسین(ع)

يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۲۶ ب.ظ

امّ سلمه یکی از همسران پاک ‏طینت و با شخصیتی است که بخش مهمّی از زندگی و سیره‏ رسول‏خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم را نقل کرده است، او داستان گریه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم برای حسین را این‌‌گونه روایت می‌کند: روزی همسرم رسول خدا در اتاق من بود فرمود: هیچ کس حقّ ورود به حجره مرا ندارد، بیرون اتاق منتظر بودم تا اجازه ورود صادر شود، در همین حال امام حسین علیه السلام‌ محضر پیامبر رسید، صدای گریه از درون اتاق به گوشم رسید، حسّ تحقیق و جستجو وادارم نمود تا نگاهی به درون اتاق بیاندازم، دیدم حسین بر زانوی رسول خدا نشسته و پیامبر دست بر پیشانی‌‏اش می‌‏کشد و اشک می‌‏ریزد. عرض کردم: به خدا سوگند من از ورود حسین به خانه مطلع نشدم تا از وارد شدن به حجره شما جلو‌گیری کنم. حضرت فرمود: اکنون جبریل علیه السلام با ما بود و از من سؤال کرد: یا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم آیا حسینت را دوست می‌داری؟ گفتم: آری! جبرئیل گفت: به زودی امت تو او را در سرزمینی که به آن کربلاء گفته می‌شود به قتل می‌رسانند. و بعد از این سخن قدری از تربت آن را به من نشان داد


مجمع الزوائد، ج 9، ص189. ناقل این حدیث هیثمی بعد از نقل این روایت می‌‏گوید: رواه الطبرانی بأسانید ورجال أحدها ثقات. این روایت را طبرانی نقل کرده است و رجال یکی از سندها تماماً ثقه هستند مجمع الزوائد، ج 9، ص189

نظرات  (۱)

  • حسین بوذرجمهری
  • سلام
    وبلاگ بسیار زیبایی دارید
    لینک شدید جناب
    یاعلی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی