غلام تیزهوش
یکى از غلامان امام حسن علیه السلام خلافى را مرتکب شد. حضرت قصد داشت او را مجازات کند. غلام براى خلاصى از تنبیه ، این آیه را خواند و گفت :
سرورم (الکاظمین الغیظ.)
حضرت فرمود:
- خشم خودم را فرو خوردم .
غلام گفت :
یکى از غلامان امام حسن علیه السلام خلافى را مرتکب شد. حضرت قصد داشت او را مجازات کند. غلام براى خلاصى از تنبیه ، این آیه را خواند و گفت :
سرورم (الکاظمین الغیظ.)
حضرت فرمود:
- خشم خودم را فرو خوردم .
غلام گفت :
روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، به طرف آسمان نگاه مى کرد، تبسمى نمود. شخصى به حضرت گفت :
یا رسول الله ما دیدیم به سوى آسمان نگاه کردى و لبخندى بر لبانت نقش بست ، علت آن چه بود؟
رسول خدا فرمود:
- آرى ! به آسمان نگاه مى کردم ، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزى بنده با ایمانى را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول مى شد، بنویسند؛ ولى او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیمارى افتاده بود.
فرشتگان به سوى آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند:
فضه کنیز فاطمه زهرا علیهاالسلام بود و در محضر آن بانوى گرامى پرورش یافت ، مدتها مطالب خود را با آیاتى قرآنى ادا مى نمود.
ابوالقاسم قشیرى از شخصى نقل مى کند:
از کاروانى که عازم مکه بود، فاصله داشتم ، بانویى را در بیابان دیدم متحیر و نگران است . به نزد او رفتم هر چه از او پرسیدم با آیه اى از قرآن جوابم را داد.
پرسیدم : تو کیستى ؟
گفت : وقل سلام فسوف تعلمون (اول سلام بگو آنگاه بپرس .)
بر او سلام کردم و گفتم :
مرد سیاه چهره اى به حضور على علیه السلام رسید عرض کرد:
یا امیرالمؤ منین من دزدى کرده ام مرا پاک کن ! حدى بر من جارى ساز!
پس از آن که سه بار اقرار به دزدى کرد، امام علیه السلام چهار انگشت دست راست او را قطع نمود. از محضر على علیه السلام بیرون آمد و به سوى خانه خود رهسپار گردید با این که ضربه سختى خورده بود در بین راه با شور
امیرالمؤ منین على علیه السلام روز جمعه در کوفه سخنرانى زیبایى کرد، در پایان سخنرانى فرمود:
اى مردم ! هفت مصیبت بزرگ است که باید از آنها به خدا پناه ببریم :
1- عالمى که بلغزد.
2- عابدى که از عبادت خسته گردد.
3- مؤ منى که فقیر شود.
4- امینى که خیانت کند.
5- توانگرى که به فقر درافتد.
6- عزیزى که خوار گردد.
7- فقیرى که بیمار شود.
در این وقت مردى برخواست ، عرض کرد:
یا امیرالمؤ منین ! خداوند در قرآن مى فرماید: ((ادعونى استجب لکم )):
مرا بخوانید، دعا کنید، تا دعایتان را مستجاب کنم .
اما دعاى ما مستجاب نمى شود؟
حضرت فرمود: علتش آن است...
امّ سلمه یکی از همسران پاک طینت و با شخصیتی است که بخش مهمّی از زندگی و سیره رسولخدا صلّی الله علیه و آله وسلّم را نقل کرده است، او داستان گریه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم برای حسین را اینگونه روایت میکند: روزی همسرم رسول خدا در اتاق من بود فرمود: هیچ کس حقّ ورود به حجره مرا ندارد، بیرون اتاق منتظر بودم تا اجازه ورود صادر شود، در همین حال امام حسین علیه السلام محضر پیامبر رسید، صدای گریه از درون اتاق به گوشم رسید، حسّ تحقیق و جستجو وادارم نمود تا نگاهی به درون اتاق بیاندازم، دیدم حسین
کپی شده از :instagram - ولایت تی وی
در این بخش به این مهم خواهیم پرداخت:
آیا نصی و حدیثی در خلافت ابوبکر وارد شده؟ با قاطعیت تحدی میکنیم که هیچ دلیلی از قرآن و سنت صحیح رسول خدا صلی الله علیه وآله؛ حتی از کتابهای اهل سنت برای مشروعیت خلافت ابوبکر، عمر و عثمان وجود ندارد.
چنانچه در صحیح بخاری آمده است که عمر بن خطاب در زمان احتضارش گفت: إِنْ أَسْتَخْلِفْ فَقَدْ اسْتَخْلَفَ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی أَبُو بَکْرٍ وَإِنْ أَتْرُکْ فَقَدْ تَرَکَ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی رَسُولُ اللَّهِ (ص). صحیح البخاری، ج8، ص126، ح 7218. اگر جانشین انتخاب کنم کاری کرده ام که کسی که از من بهتر بود یعنی ابو بکر انجام داده است. واگر ترک کنم به درستی کاری کردم که کسی که بهتر از من بود یعنی رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ترک کرده نموده است.
تفتازانی از بزرگترین دانشمندان علم کلام اهل سنت تصریح کرده است:
کپی شده از :instagram - ولایت تی وی
ولایت علی بن ابی طالب درسنت حدیث ولایت علمای اهل سنت با سندهای صحیح نقل کردهاند که
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: إنّ علیّا منّی وأنا منه وهو ولیّ کلّ مؤمن بعدی. به راستی علی از من است و من از او هستم و او سرپرست همه مؤمنان، پس از من است.
حاکم نیشابوری پس از نقل این روایت گفته: صحیح على شرط مسلم. این روایت صحیح است و شرایط صحیح مسلم را دارد. المستدرک ج 3 ص 110.
شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستدرک این روایت را «صحیح» دانسته است.
محمد ناصر الدین البانی نیز در باره این روایت گفته:
کپی شده از :instagram - ولایت تی وی
پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام تنها مذهبی هستند که برای اثبات حقانیت مذهب خود، از قرآن، سنت، عقل و اجماع دلیل قطعی دارند که ما به اختصار به چند دلیل اشاره میکنیم:
آیات فروانی در قرآن کریم وجود دارد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم میتوان به آنها برای اثبات ولایت و امامت امیرمؤمنان علیه السلام استناد کرد؛
از جمله: آیه ولایت {إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ رَ کِعُونَ}. المائدة: 55. سرپرست و صاحب امر شما، تنها خدا، پیامبر او و کسانى هستند که ایمان آورده اند؛ همانها که نماز را بر پا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند.
طبری در تفسیر خود به نقل از مجاهد نوشته است:
کپی شده از :instagram - ولایت تی وی
تمام مذاهب اسلامی، ادعا کردهاند که آنها فرقه ناجیه هستند و دیگران فرقه باطل. اما در این میان تنها مذهبی که برای اثبات ادعای خود از قرآن و سنت؛ حتی از کتابهای مخالفان خود دلیل و مدرک معتبر دارد، مذهب امامیه اثنی عشریه است. هر چند که این ادله بسیار گسترده است؛ اما به دلیل اختصار تنها به چند دلیل بسنده میکنیم:
من مات بلا إمام مات میتة جاهلیة (هر کس بدون امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است)
در صحیح مسلم از کتابهای معتبر دست اول اهل سنت آمده که