علم الله

بایگانی

دوازده خلیفه تا پایان عمر

پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ب.ظ

. رسول اکرم ص در احادیث متعددی از خلافت دوازده خلیفه بعد از ایشان تا پایان امر خلافت در اسلام خبر داده اند که به حدیث "خلفائی اثنا عشر" معروف است . حال این سوال از عزیزان اهل سنت مطرح است که این دوازده خلیفه چه کسانی هستند ؟ در صحیح مسلم این روایت که تعبیر فوق را دارد، از طرق متعدد نقل شده است: حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ حدثنا جَرِیرٌ عن حُصَیْنٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: سمعت النبی صلى الله علیه وسلم یقول وحدثنا رِفَاعَةُ بن الْهَیْثَمِ الْوَاسِطِیُّ واللفظ له حدثنا خَالِدٌ یَعْنِی بن عبد اللَّهِ الطَّحَّانَ عن حُصَیْنٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: دَخَلْتُ مع أبی على النبی صلى الله علیه وسلم

کتاب الله و عترتی

پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۱۸ ب.ظ

منبع :instagram - ولایت تی وی

این روایت نتایج قابل توجهى دارد؛

از جمله:

1. قرآن و اهل بیت علیهم السلام، هر دو در کنارهم، جانشینان آخرین پیامبر خدا صلى الله علیه وآله هستند، عدم پذیرش رهبرى آن‌ها و یا عدم تمسک به یکى از آن‌ها ، انکار سخن پیامبر خدا است و منجر به گمراهى ابدى خواهد شد: وَما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبیناً. الأحزاب/36. هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را

بندگی خدا

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ

روزی علی (ع) بر سر راهش به کوفه به شهر انبار رسید. این شهر در گذشته جزو سرزمین ایران بوده است. وقتی که خبر ورود علی (ع) به ایرانیان رسید، عده ای از کدخداها، دهدارها و بزرگان به استقبال خلیفه آمدند. آنان به گمان خودشان، علی (ع) را جانشین سلاطین ساسانی می دانستند. وقتی به آن حضرت رسیدند، در جلوی مرکب امام شروع به دویدن کردند. علی (ع) خطاب به آنان فرمود: « چرا این کار را می کنید؟»

آنها گفتند:« ما به بزرگان و امرای خود این گونه احترام می گذاریم...

تکریم مردم

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۲۷ ب.ظ

مردی نزد علی (ع) آمد و عرض کرد: « من حاجتی دارم.» امام فرمود: « حاجتت را روی زمین بنویس؛ زیرا که من گرفتاری تو را آشکارا در چهره تو می بینم.» مرد روی زمین نوشت: « من فقیری نیازمندم.» امام به قنبر فرمود: « با دو جامعه ارزشمند او را بپوشان. » مرد فقیر هم، با چند بیت شعر از امیرالمؤمنین (ع) تشکر کرد. حضرت فرمود: « یکصد دینار نیز به او بدهید! » بعضی...

غلام

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۰۶ ب.ظ

در زمان خلافت امیرالمومنین (علیه السلام) مردى کوهستانى با غلام خود به حج مى رفتند، در بین راه غلام مرتکب تقصیرى شده مولایش او را کتک زد. غلام بر آشفته ، به مولاى خود گفت : تو مولاى من نیستى بلکه من مولا و تو غلام من مى باشى . و پیوسته یکدیگر را تهدید نموده به هم مى گفتند: اى دشمن خدا! بر سخنت ثابت باش تا به کوفه رفته تو را به نزد امیرالمومنین علیه السلام ببرم . چون به کوفه آمدند هر دو با هم نزد على رفتند و مولا (ضارب ) گفت : این شخص ، غلام من است و مرتکب خلافى شده او را زده ام و بدین سبب از اطاعت من سر برتافته ، مرا غلام خود مى خواند.

دیگرى گفت :... 

قضاوت

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۰۳ ب.ظ

روزی عمر به علی (ع) گفت: در داوری شتاب می کنی. علی (ع) در همان لحظه کف دستش را گشود و به عمر فرمود: چند انگشت در این دست است؟ عمر گفت: ۵ انگشت. علی (ع) فرمود: در پاسخ شتاب کردی. عمر گفت: نیاز به تامل نداشت. در نگاه اول آشکار بود که دارای ۵ انگشت هستی. علی (ع) فرمود: من نیز در حکم در مورد آنچه برایم آشکار است شتاب می کنم .